توصیه های مهم از طرف شیخ علی کورانی به منتظرین ظهور
خبر نزدیکی ظهور، موج عظیمی را در دل عاشقان منجی منتظر (عج) ایجاد کرده است. تا جایی که اینان دست به کار شده و پیرامون نزدیکی ظهور به تبلیغات وسیعی دست زده اند که این امر منجر به آمادگی دل ها و بروز شادی و امید در دل مظلومان عالم شده است. به نحوی که با وجود بروز عظیم ترین فتنه های تاریخ بشر در این عصر، میل به رهایی و آزادگی و آزادی از بند ظلم و ستم در دل ملل مسلمان و حتی غیر مسلمانان ریشه دوانده است.
اما در این بین گهگاه افراط ها و تفریط هایی ملاحظه می گردد که هر دوی این امور از سوی علمای اسلام و محققین برجسته ی عرصه ی مهدویت نهی شده اند، اما تعداد زیادی از محققین جوان و مبلغین با نشاط که نقش مهمی در آمادگی مومنین دارند، دچار این آفات شده اند و با نیت خیر، اما بدون در نظر گرفتن جوانب احتیاط، بی محابا به تطبیق های قطعی و حتمی پرداخته اند. این امر گرچه در کوتاه مدت ممکن است موج بزرگی در بین منتظران مهدی موعود (عج) ایجاد کند، اما در صورتی که این تطبیق ها صحیح نباشند و افراد یا نشانه های مورد بحث، همان نشانه های ظهور نباشند، در دراز مدت می تواند اثرات نامناسبی داشته باشند و موجب نا امیدی در بین تعداد زیادی از منتظران گردند.
با ملاحظه ی تیتر های خبری تعدادی از وبلاگ ها و وبسایت های مهدوی که انصافاً در بسیاری از زمینه ها نیز موفق و موثر کار می کنند، می توانیم تعدادی از این تطبیق های حتمی و قطعی را ببینیم: « بشاراتی از شعیب بن صالح درباره ی نزدیکی ظهور »، « سال 2012 سال ظهور »، « سال 2015 سال ظهور »، « آغاز قیام سید یمانی در یمن » و .....
گرچه تعدادی از تطبیق های ارایه شده در این زمینه با روایات اسلامی سازگار می باشند و شخصیت های مورد بحث در مقالات مذکور، بضعاً شباهت های اعجاب آوری با شخصیت های زمینه ساز ظهور دارند، اما تطبیق قطعی و بی قید و شرط شخصیت های مذکور با شخصیت های روایات مربوط به آخرالزمان، امری است که از سوی هیچ یک از علمای اسلام و محققین برجسته ی عرصه ی مهدویت مورد قبول نیست. چرا که این بزرگواران معتقدند، حرکاتی از این دست، ممکن است به توقیت بینجامد و توقیت (وقت تعیین کردن برای ظهور)، امری است که معصومین (ع) به شدت از آن نهی کرده اند.
البته مسئله ی تحقیق مستند و همراه با احتیاط در زمینه ی نشانه های ظهور، امری پسندیده و مناسب است و تبعات مثبتی همچون افزایش امید در دل های منتظران و شناخت صحیح دشمنان و دوستان در دوره ی آخرالزمان دارد، اما تطبیق بی قید و شرط و قطعی این نشانه ها، امری مذموم بوده و می تواند تبعات نامناسبی داشته باشد.
فیلمی که هم اکنون تقدیم خوانندگان عزیز وبسایت می گردد، مصاحبه ای کوتاه با شیخ علی کورانی، محقق برجسته ی مهدوی و نویسنده ی کتاب بی نظیر و پرطرفدار « عصر الظهور » را به نمایش می گذارد که در طی آن از این عالم بزرگوار پیرامون یکی از شخصیت های زمینه ساز ظهور یعنی « سید خراسانی » و انطباق آن با رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران یعنی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی) پرسشی مطرح می گردد که پاسخ آن بسیار شنیدنی و راهگشا می باشد.
گفتگوی انجام شده بین گزارشگر و شیخ علی کورانی به شرح زیر می باشد:
« گزارشگر: در کتاب مبارک شما یعنی « عصر الظهور » ذکر شده است که « خراسانی » بزرگترین فرمانده (فرمانده کل قوای) نیروهای ایرانی است. حال اگر ما بپذیریم که در عصر ظهور هستیم، آیا صفات و ویژگی های وی (خراسانی) با آقای خامنه ای مطابقت دارد؟
شیخ علی کورانی (حفظه الله): من می گویم، همانگونه که امیدوارم؛ به این مسئله (شباهت رهبر معظم انقلاب با سيد خراساني روايات) امیدواریم، هر چند که نمی توانیم این مسئله را به ایشان محدود نماییم، چرا که این امر به توقیت می انجامد. می گوییم امیدواریم که کسی که پرچم را به حضرت مهدی (عج) تحویل می دهد که همانا خراسانی است، همان سید قائد (آیت الله العظمی خامنه ای) باشند؛ اما اگر اشخاصی همچون شعیب بن صالح یا سفیانی یا یمانی و یا خراسانی را به افراد خاصی محدود نماییم (مثلاً خراسانی را به سید قائد محدود نماییم)، ممکن است این افراد به طور موقت در بین ما باشند و نیز (از سوي معصومين (ع)) از توقيت نهي شده ايم؛ به همین دلیل در این زمینه بسيار امیدواریم، اما توقیت نمی کنیم. »
علامه جعفری در آغوش امام علی (علیه السلام)
متفکر و فیلسوف بزرگ، حضرت علامه محمدتقی جعفری; در تابستان ۱۳۷۶ خاطرهای تکاندهنده و الهامبخش نقل فرمود که برای تمامی مشتاقان سعادت و رستگاری آموزنده و مفید فایده است.
عنایت ویژه امام علی (علیه السلام)

متفکر و فیلسوف بزرگ، حضرت علامه محمدتقی جعفری; در تابستان ۱۳۷۶ در جمع تعدادی از اندیشمندان دربارة مهمترین عامل موفقیت خویش در تحصیل علم و ترویج معارف نورانی اسلام و موفقیتی که در شرح و تفسیر نهج البلاغه کسب نموده است، خاطرهای تکاندهنده و الهامبخش نقل فرمود که برای تمامی مشتاقان سعادت و رستگاری آموزنده و مفید فایده است:
اینجانب توفیقی را که در زمینة تحصیل علوم و ترویج مبانی دینی کسب کردهام، از توجّه ویژه مولای متقیان علیبنابیطالب (علیه السلام) نسبت به خودم دارم.
در سالهای جوانی و اقامت در نجف اشرف در یک شب گرم تابستان به دلیل گرمای بیش از اندازه و سختی اقامت در حجره، دعوت مؤمنی را جهت پیوستنبه جمع دوستانی که در خانه آن شخص گرد آمده بودند، پذیرفتم. در آن جلسه، شخصی که به طنزگویی، مزّاحی و نشاطبخشی در محفل دوستان معروف بود، طبق معمول به شوخی و بذلهگویی پرداخت و اعلام داشت: من عکس زیبایِ «زن شایسته» یکی از کشورهای اروپایی را که در روزنامه ها چاپ شده را با خود آوردهام تا دوستان حاضر در جلسه ببینند و قضاوت کنند. آن شخص از دوستان جلسه درخواست کرد بدون تظاهر به دینداری و تقدس، هر کس پس از مشاهده عکس با صراحت و بدون تعارف بگوید که بین یک لحظه ملاقات و دیدار با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به طور حضوری و یک عمر ازدواج و زندگی با صاحب این عکس، کدام یک را برمیگزیند؟
عکس آن زن را به نوبت به افراد نشان میداد و افراد هم هر کدام به فراخور برداشت و سلیقة خود از عکس نظری میدادند. معمولاً افراد بیننده اظهار میداشتند حضرت امیر (علیه السلام) را که انشاءالله در لحظة مرگ و عالم برزخ از نزدیک میبینیم؛ اما در این دنیا، زندگی با این زن مفید است!
من پنجمین نفر بودم. وقتی خواست عکس را به من نشان بدهد، طوفانی در قلبم به وجود آمد. بر خود لرزیدم و پیش خود گفتم چه آزمون حساس و بزرگی است! آیا به راستی سزاوار است لحظهای دیدار با علیبنابیطالب (علیه السلام)، آن بزرگ مرد الهی را با شهوات مبادله کنیم؟! بدون اینکه عکس را ببینم، از جا برخاستم و جلسه را ترک کردم. هرچند مورد اعتراض حاضران واقع شدم، اما اعتنایی نکردم و خود را با ناراحتی به حجره رساندم. در حجره را باز کردم، اما به دلیل نامناسب بودن هوا داخل نشدم. روی پله نشستم، در حالی که سرم را به دیوار تکیه داده بودم، به خواب رفتم.
ناگهان خود را در سالنی نسبتاً بزرگ یافتم که تعدادی از علمای گذشته حضور داشتند و در صدر جلسه تختی قرار داشت و حضرت مولا علیبنابیطالب (سلام الله علیه) روی آن تخت نشسته بودند. قنبر غلام حضرت و مالکاشتر و... نیز همراه آن حضرت بودند. حضرت امیر مرا مورد خطاب قرار داد و به نام به محضر خود فرا خواندند. با شوق وصف ناپذیری از جا برخاستم. لحظهای خود را در آغوش آن حضرت دیدم. آن حضرت مرا مورد لطف و محبت قرار دادند. من نیز امام را با همان خصوصیاتی که در روایات خوانده بودم، دیدم و لذت بردم.
در همین حال بیدار شدم و متوجّه شدم از لحظه نشستن در کنار در حجره تا ملاقات و بیدار شدن چیزی حدود هشت دقیقه طول کشیده است. با حالتی وصفناپذیر خود را به جلسة آقایان رساندم و دیدم همه سرگرم همان عکس هستند. به آنان گفتم من نتیجة انتخابم را گرفتم. از آن لحظه به بعد، این موفقیتها در زندگی علمی نصیبم گشت.
-----------------
۱/ رهتوشه راهیان نور، ویژة ماه مبارک رمضان ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۱۴/
منبع : خانواده و تربیت مهدوی،ص۳۷۵،آقاتهرانی وحیدری کاشانی
دغدغه های شیخ حسین انصاریان برای تبلیغ دین

* چه دغدغهای باعث تلاشهای شما برای تبلیغ دین در کشورهای مختلف جهان شده است؟
فرهنگ الهی از زمان حضرت آدم علیهالسلام تا روز قیامت، همین یک دین و همین یک فرهنگ بوده است؛ منتها دوره به دوره در زمان پیغمبران، برابر با نیازهای جوامع کاملتر شده تا به پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم رسیده و نبوت به ایشان ختم شده است و برای جهانی کردنش وظیفه داریم. اگر بنشینیم که خودش جهانی شود، چنین اتفاقی نمیافتد.
این مسئولیت بسیار عظیم، در درجه اول به دوش پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و بعد ائمه اطهار علیهمالسلام قرار گرفته که اگر به تاریخ اسلام و به روایات بسیار مهم رجوع کنید، میبینید که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در زمان حیات خودشان جرقه جهانیکردن اسلام را زدند و مبلغین را به خارج از مدینه و حوزه اسلام میفرستادند.
* مثلاً کجا؟
مثلاً یمن که خیلی نسبت به مدینه دور بوده است؛ ایشان وجود مبارک امیرالمومنین علی علیهالسلام را در ایام جوانیشان به یمن فرستادند. این کارِ پیامبر به این معناست که مبلغ باید جوان و با نشاط باشد و زود خسته نشود، تا بتواند وظیفه تبلیغی خودش را انجام دهد. لذا پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، جوان را انتخاب میکند اما جوان آگاه را، که این یک درس است برای حوزههای ما.
یا زمانیکه در مکه بودند و اسلام بسیار محدود و دچار انواع حملات مشرکین مکه بود، یک جوان 18 ساله آگاه به قرآن را به مدینه میفرستند و انصافاً همین یک نفر اسلام را وارد مدینه کرد و به مدینه آمادگی داد که پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و مهاجرین را با کمال اشتیاق قبول کند.
حتی گاهی افرادی که به هر دلیلی به منطقهای دور از حوزه اسلام تبعید شدند، کار تبلیغیشان را داشتند. مثل ابوذر که در همان سهماه تبعید در منطقه شامات، تمام همت خود را بر تبلیغ فرهنگ صحیح اسلام گذاشت. لذا تعدادی متدین به دین واقعی اسلام شدند، نه دین سقیفه و نه دین معاویه؛ ابوذر تبعیدش تمام شد و بعد او را به ربذه فرستادند، ولی 1400سال است درختی که ابوذر کاشت در حال ثمردادن است؛ یعنی تمام شیعیان حوزه جبل عامل و منطقه شامات بزرگ، نتیجه کار تبلیغی ابوذر است که به آنجا تبعید شد.
برای اینکه ثمرات کار این مرد مجاهد در عرصه اندیشه را بدانیم، یک گوشهاش را بگویم. همین شرح لمعهای که کتاب درسی حوزه است و توسط شهید اول -از علمای جبل عامل- تألیف شده است، نتیجه ارشادات ابوذر است. برای اینکه بیشتر به این ثمرات پی ببریم، بهترین راه این است که اعیانالشیعه مرحوم آیةالله سیدمحسن جبلعاملی را مطالعه کنید. آنجا مشاهده میکنید که از کار ابوذر، هزاران فقیه، اصولی، مؤلف، خطیب و دانشمند به وجود آمده است.
البته جهانیشدن و انجام رسالت بینالمللی اسلام خود، به خود انجام نمیگرفته، باید جهانیاش میکردند و جهانیشدن اسلام به نیروهای صالح است. شما ببینید، پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم شکنجههای مکه را میپذیرند؛ تبعیدشدن یاران بسیار با کرامتشان را میپذیرند که جعفربن ابیطالب به آفریقا تبعید شود و اسلام را به حبشه ببرد. ریشه اسلام در آفریقا مربوط به تبعیدیهای دوره اول پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم است، یعنی اسلام ناب را جعفربن ابیطالب به آفریقا میبرد و درختش را آنجا میکارد و آن درخت کمکم ثمر میدهد.
اولین کسیکه در میان مراجع ما در حوزه قم به فکر جهانیکردن دین اسلام افتاد، مرحوم آیةاللهالعظمی بروجردی (ره) بود و ایشان این کار را از دو طریق دنبال میکرد. یکی از راه تقریب که بنیانگذار تفکر تقریب هم بود و مرحوم قمی را به مصر فرستاد. کار دوم ایشان، احداث مسجد هامبورگ بود
بله، پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای جهانیکردن اسلام، به سلاطین آن روزگار مانند ایران روم شرقی (ترکیه فعلی) نامه نوشتند، که این هم در راستای جهانیکردن اسلام بود.
* تبلیغ بینالمللیِ اسلام در زمان ائمه علیهمالسلام چگونه بوده است؟
ائمه طاهرین علیهمالسلام افرادی را در آفریقا داشتند که اینها گاهی از آفریقا به مدینه میآمدند و محضر ائمه طاهرین علیهمالسلام میرسیدند؛ اینها نشان میدهد که ائمه علیهمالسلام بر جهانیکردن اسلام بسیار تأکید داشتند.
حتی در محدودیتها هم نماینده داشتند که به صورت سرّی باهم در ارتباط بودند.
* یعنی رسماً موکلین ائمه معصومین علیهمالسلام در مناطق مختلف دنیا بودند؟
بله، موکلین باسواد که ما برخی را جزو رجال روایات میبینیم. اینجا میخواهم نکتهای را عرض کنم. من 20 سال پیش در یک نسخه قدیمی خطبه غدیر دیدم که پیغمبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم در آخر خطبه غدیر میفرمایند: خدا رحمت کند کسی را که خطبه امروز من را به تمام زبانهای دنیا ترجمه و در دنیا پخش کند. خوب این نشاندهنده این مسئولیت عظیم بر عهده متخصصین فن و دلسوزان است و این برای ما و برای حوزه باید یک شعار شود. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، اسلام را در آن خطبه خلاصه کردند؛ چکیده 23 سال زحمتشان و زبده بعثت همه انبیاء صلواتاللهعلیهماجمعین و خلاصه قرآن را در این خطبه آوردند که هر شیعهای به نظر من امروز واجب است این خطبه را حفظ باشد. مخصوصاً روی این مسئلهاش خیلی باید متمرکز بشویم که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند، «علی کل لغات»؛ آیا برای تحقق فرمایش پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نباید هزینه کنیم؟! من اینجا با کمال تأسف این خبر را باید به شما بدهم که وقتی رفتم واتیکان و با شخصیتهای مختلف از جمله رئیس دانشگاه گریگوریان که یک دانشگاه پاپی است، ملاقات کردم، ایشان میگفت: این دانشگاه ما در تمام 5 قاره، پنجاه میلیون دانشجو دارد که خرجش را واتیکان میدهد تا اینها مبشر و مسیحی شوند و درصدی از آنها هم در کشورهای اسلامی هستند.
یعنی کاری که ما باید برای اسلام انجام دهیم، او دارد برای مسیحیت تحریف شده انجام میدهد؛ بنابراین این فرمایش «علی کل لغات» پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم باید شعار ما شود، در حوزه آرم شده و در همهجا نوشته، به همهجا ارائه و در تمام دفاتر زده شود. به نظرم باید لجنهای بنشینند و درباره مسئولیت جهانیکردن سیره پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ائمه طاهرین علیهمالسلام، کار پژوهشی کنند.
با کمال تأسف این خبر را باید به شما بدهم که وقتی رفتم واتیکان و با شخصیتهای مختلف از جمله رئیس دانشگاه گریگوریان که یک دانشگاه پاپی است، ملاقات کردم، ایشان میگفت: این دانشگاه ما در تمام 5 قاره، پنجاه میلیون دانشجو دارد که خرجش را واتیکان میدهد تا اینها مبشر و مسیحی شوند و درصدی از آنها هم در کشورهای اسلامی هستند.
بزرگترين وظيفه منتظران ولیعصر(عج) در کلام رهبر معظم انقلاب
ملت ايران به فضل پروردگار، با هدايت الهى، با كمكهاى معنوى غيبى و با ادعيهى زاكيه و هدايتهاى معنوى ولىاللهالاعظم ارواحنافداه خواهد توانست تمدن اسلامى را بار ديگر در عالم سربلند كند و كاخ با عظمت تمدن اسلامى را برافراشته نمايد. اين، آيندهى قطعى شماست. جوانان، خودشان را براى اين حركت عظيم آماده كنند. نيروهاى مؤمن و مخلص، اين را هدف قرار دهند.
ديدار ايثارگران 29/05/1376
قبل از فرج، آسايش و راحتطلبى و عافيت نيست!
قبل از دوران مهدى موعود، آسايش و راحتطلبى و عافيت نيست. ...قبل از ظهور مهدى موعود، در ميدانهاى مجاهدت، انسانهاى پاك امتحان مىشوند؛ در كورههاى آزمايش وارد مىشوند و سربلند بيرون مىآيند و جهان به دوران آرمانى و هدفىِ مهدى موعود(ارواحنافداه) روزبهروز نزديكتر مىشود؛ اين، آن اميد بزرگ است؛ لذا روز نيمهى شعبان، روز عيد بزرگ است.
دیدار با مردم قم 30/11/1370
حقیقت انتظار
انتظار، يعنى دل سرشار از اميد بودن نسبت به پايان راه زندگى بشر. ممكن است كسانى آن دوران را نبينند و نتوانند درك كنند - فاصله هست - اما بلاشك آن دوران وجود دارد؛ لذا تبريك اين عيد - كه عيد اميد و عيد انتظار فرج و گشايش است - درست نقطهى مقابل آن چيزى است كه دشمن مىخواهد به وجود بياورد.
ما آن وقتى مىتوانيم حقيقتاً منتظر به حساب بياييم كه زمينه را آماده كنيم. براى ظهور مهدى موعود(ارواحنافداه) زمينه بايد آماده بشود؛ و آن عبارت از عمل كردن به احكام اسلامى و حاكميت قرآن و اسلام است. اولين قدم براى حاكميت اسلام و براى نزديك شدن ملتهاى مسلمان به عهد ظهور مهدى موعود (ارواحنافداه و عجّلاللَّهفرجه)، بهوسيلهى ملت ايران برداشته شده است؛ و آن، ايجاد حاكميت قرآن است؛
ديدار به مناسبت ميلاد حضرت مهدى (عج) 25/09/1376
بايد زمينه را آماده كنى
مسألهى ولادت حضرت مهدى عليهالصّلاةوالسّلاموعجّلاللَّهتعالىفرجهالشّريف، از اين جهت هم حائز اهميت است كه مسألهى انتظار و دوران موعود را كه در مذهب ما، بلكه در دين مقدّس اسلام ترسيم شده است - دوران موعود آخرالزّمان؛ دوران مهدويت - ما به ياد بياوريم، روى آن تكيه كنيم و بر روى آن مطالعه و دقّت و بحثهاى مفيدى انجام گیرد. شما بايد زمينه را آماده كنى، تا آن بزرگوار بتواند بيايد و در آن زمينهى آماده، اقدام فرمايد. از صفر كه نمىشود شروع كرد! جامعهاى مىتواند پذيراى مهدى موعود ارواحنافداه باشد كه در آن آمادگى و قابليت باشد، والّا مثل انبيا و اولياى طول تاريخ مىشود
در ديدار با پاسداران 10/12/1368
دنيا را از عدل و داد پر مىكند و ظلم را ريشهكن مىسازد
خصوصيت مهدى موعود(عجلاللهتعالىفرجهوارواحنافداه) در نظر مسلمانان اين است كه: «يملأالله بهالارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا». عدل و داد، استقرار عدالت در جامعه، از بين بردن ظلم از سطح زمين، خصوصيت مهدى موعود است. ... بشر به سمت آن چيزى حركت مىكند كه مظهر آن، وجود مقدس مهدى(عليهالصلاةوالسلامو عجلاللهتعالىفرجهالشريف) باشد و او كسى است كه در احاديث متواتر وارد شده كه دنيا را از عدل و داد پر مىكند و ظلم را ريشهكن مىسازد.
سخنرانى در خجسته سالروز ولادت امام زمان(عج) 22/12/1368
بیانات امام خامنه ای در رابطه با اینترنت

آنها (دشمنان) غافلند از اینکه این ابزارها می توانند مورد استفاده ما هم قرار بگیرد. یعنی وقتی اینترنت بوجود آمد، یک ابزار اختصاصی نبود، ما هم می توانیم از آن استفاده بکنیم، یعنی یک راه دو طرفه است. اگر دشمن می تواند از علوم ارتباطات و از پیشرفتها و تازه های علمی این رشته استفاده کند، ما هم می توانیم استفاده کنیم. ماهم باید دنبالش برویم تا استفاده کنیم. چه مانعی دارد؟ از همان شیوه هایی که ضلالت منتشر می کنند، می شود ما استفاده کنیم و هدایت را منتشر کنیم. استعداد ما در استفاده از ابزار ها، استعداد بالایی است ... باید از این گونه ابزار ها استفاده کرد تا هر چه ممکن است دایره اثر گذاری خود را وسیعتر کنیم.
مجله فکه - شماره ۲۹ - خرداد ۱۳۸۱
بیانات رهبری در جمع اساتید و فارغالتحصیلان تخصصی مهدویت
بیانات در جمع اساتید و فارغالتحصیلان تخصصی مهدویت
اولاً تشكر ميكنم از همهى برادران و خواهران كه در بخشهاى مختلف - و همه هم لازم - مشغول كار و تلاش هستيد؛ چه بخش مربوط به نماز، چه زكات، چه تفسير، چه مهدويت و چه بقيهى آنچه كه جناب آقاى قرائتى بيان كردند. همهى اينها كارهاى مهمى است، كارهاى لازمى است و حقاً و انصافاً كار در اين بخشها يك انفاق حقيقى و صدقهى مقبولهى عنداللَّه تعالى است انشاءاللَّه. از همه متشكريم، ولى بالخصوص از جناب آقاى قرائتى لازم است تشكر كنيم. تشكر كه نه؛ چون كار، كار خداست، براى خداست، انشاءاللَّه خداوند بايد از ايشان و همكارانشان تشكر كند؛ لكن قدردانى بايد بكنيم. من اين چند جمله را در جمع شما برادران و خواهران بگويم:
آقاى قرائتى يك نمونهى بسيار خوب و درسآموزى است خود ايشان. اولاً كارهائى را كه ايشان مباشر آنها شد، دنبال آنها رفت، همهاش خلأهائى بود كه وجود داشت؛ ايشان خلأها را پر كرده؛ خيلى ارزش دارد. بعضى كارها خوبند، اما تكرارىاند. اگر كسى توانست نيازها را، خلأها را پيدا كند، بشناسد و همت بگمارد بر اينكه اين خلأها را پر كند، اين ارزش مضاعفى دارد. ايشان اينجور عمل كرده است؛ هم در قضيهى نماز - نمازِ با اين عظمت، با اين اهميت، ركن دين، مايهى قبول همهى اعمال انسان، اين مورد بىاعتنائى قرار بگيرد در جامعه، توجه لازم به آن نشود. اين، خيلى خلأ بزرگى است - ايشان به اين خلأ پرداخت، هم مسئلهى زكات، كه واقعاً در جامعهى ما مطرح نبود و خود اين مطرح نبودن يك نقطهى ضعف بود، يك نقيصه بود، ايشان همت كرد، وارد شد؛ همه جا برو، همه جا بگو، به همه اصرار كن، خسته نشو، تا اين به جريان بيفتد. قضيهى تفسير همين جور است، قضيهى مهدويت و بقيهى قضايائى كه حالا ايشان دنبال ميكنند؛ اين يك نكته است در كار آقاى قرائتى عزيز و محترممان.

اگه واسه امام زمان (عج) سرباز نیستیم لااقل سربار آقا هم نباشیم.